به گزارش شهرآرانیوز، شاید از همان ابتدا مشخص بود تیمی که از لیگ دسته یک به لیگ دسته دو سقوط کرده است، باید تمهیدات بیشتری برای بقا در فصل اول حضورش در این لیگ سخت و طاقتفرسا بیندیشد. اما مدیران باشگاه فردوسیثامن از همان روز اول با تکیه بر وعدههای پوشالی برخی مسئولان ورزشی و شهری قدم در باتلاقی مهیب گذاشت؛ باتلاقی که روزبهروز بیشتر در آن فرو رفت و دستآخر با شکست مقابل پاس همدان به لیگ دستهسوم سقوط کرد. فردوسیثامن مشهد از روزهای نخست حیاتش با خرید امتیاز خوشهطلایی ساوه با چالش سقوط روبهرو بود و دستآخر نیز همانچیزی نصیبش شد که شاید بهواقع حقش بود. در این گزارش نگاهی خواهیم کرد به فصل کابوسواری که یک سهمیه لیگدویی را از فوتبال مشهد گرفت و شاید در آن همه مقصرند.
مرور عملکرد تیم فوتبال فردوسیثامن در فصلی که گذشت، بیش از آنکه متأثر از نتایج این تیم باشد، نتیجه تصمیمات مدیریتی و تغییرات در کادرفنی بود؛ جایی که مدیران این باشگاه شاید از همان ابتدا درباره سپردن تیم به رضا ناصحی، بازیکن اسبق ابومسلم که تجربه کافی برای هدایت تیمی در لیگ سخت دستهدوم نداشت، اشتباه کردند. ناصحی و کادرفنیاش بسیار تلاش کردند، اما بهعلت کمی تجربه، نتوانستند از پس لیگ سخت و پردعوای دستهدوم برآیند. پس از آن بود که ناصحی طی توافقی با مدیران این تیم، عطای کار در تیم را به لقایش بخشید و کنار کشید. پس از ناصحی، دستیارش، نوید گلبویی، هدایت تیم را به دست گرفت و الحقوالانصاف هم در چندبازی که روی نیمکت این تیم نشست، عملکرد قابلقبولی داشت. اما واقعیت آن بود که گلبویی هم سروکارش به بازی با تیمهای آسان جدول افتاده بود و شاید لازم بود یک مربی که بتواند کار را درآورد، بالای سر تیم بیاید. آن موقع بود که مدیران تیم تصمیم گرفتند آخرین تیر ترکش را بیندازند و اکبر میثاقیان را بهعنوان سرمربی انتخاب کنند؛ مربیای که کلکسیونی از افتخارات بهویژه در بخش حفظ تیمها در لیگها را در کارنامه داشت. میثاقیان قرار بود مرهمی برای زخمهای تیمی باشد که با کمی تدبر و مدیریت بهتر، شاید میتوانست حتی مدعی صعود باشد.
اکبر میثاقیان بهیکباره در میانه فصل، سپیدرود مدعی را رها کرد و به مشهد آمد. او در واکنش به این سؤال که چطور سپیدرود را رها کردید، فقط به خواسته همسرش اشاره کرد و شاید بهشوخی گفت: «اگر نمیآمدم مشهد، همسرم مرا میکشت!» آقای خاص فوتبال ایران که بارها تیمهای درخطرسقوط را نجات داده بود، به مشهد آمد تا فردوسیثامن را از منجلابی که گرفتار شده بود، رهایی بخشد. او در بدو ورودش به مشهد توانست کمی ورق را به سود تیمش برگرداند و با چند پیروزی پشتسرهم، روحیه و امید را به اردوگاه تیم برگرداند. بااینهمه، پس از چندهفته میثاقیان به سد سخت بالانشینان خورد و با وجود نمایشهایی قابلقبول و نتایجی نزدیک، باخت از پی باخت آمد؛ باختهایی که دوباره تیم را به بحران فروبرد و مردان خراسانی به قعر چاه سقوط افتادند؛ سقوطی که تا روز آخر بیم و امیدهایی دربارهاش وجود داشت، اما درنهایت ختمبهخیر نشد تا نخستینسقوط این سرمربی نامدار فوتبال خراسان در طول دوران مربیگریاش برایش رقم بخورد.
واقعیت آن است که فردوسیثامن خیلی پیش از بازی آخر مقابل پاس همدان سقوط کرده بود؛ همان زمانی که پس از برد برابر امید تهران در رختکن بازیکنان این تیم علم طغیان برداشتند و در رویارویی با مالک باشگاه طلب مطالبات خود را داشتند و حتی کار به کوبیدن روی میز و درگیری کشید. البته اکبر میثاقیان در روزهای پایانی هر طور بود شاگردانش را به لطف «آبگوشتپارتی» دور هم جمع کرد و به همدان برد، اما تیم از درون پاشیده بود. شاگردان میثاقیان تازه پس از آنکه وارد ورزشگاه مخوف پاس همدان شدند، دانستند کارشان سختتر از سخت است؛ ورزشگاهی که با شکل هندسی خاصی ۱۰ هزار هوادار را بالای سر میهمان قرار داده بود و جالبتر آنکه هواداران آقا و خانم در کنار یکدیگر و بدون هیچ مشکلی برای حمایت از تیم پاس به ورزشگاه آمده بودند. این بازی از همان لحظه سوت آغاز پر از تنش و حاشیه بود و شاید به همین دلیل است که چهل دقیقه دیرتر از زمان طبیعی بازی به پایان رسید. درگیری سر پنالتی تکرارشده پاس همدان که البته هردو بار سعید جلالیراد آن را گرفت، بهتنهایی بیست دقیقه بازی را خواباند و در ادامه هم بازیکنان میزبان با هر برخورد دستکم یکیدو دقیقه روی زمین میخوابیدند. البته در سوی مقابل، تیم مشهد هم برنامه خاصی برای رسیدن به دروازه حریف نداشت و فقط زیر توپ میزد و چشم امید به اشتباهات مدافعان بیاشتباه حریف داشت؛ اشتباهاتی که هیچگاه رقم نخورد تا فردوسیثامن با توجه به تساوی ۱ بر ۱ امید تهران برابر شهرداری بندرعباس محکوم به سقوط باشد.
فوتبال مشهد چیزی ندارد که حالا سقوط تیم لیگدویی که از ابتدای فصل تکلیفش مشخص بود، بخواهد اینقدر حاشیه داشته باشد؛ تیمی که هیچگاه در طول فصل به میانه جدول هم نزدیک نشد که حالا با سقوطش عدهای علم «وامصیبتا» برداشتهاند. شاید تسویهحسابهای شخصی برخی با هیئتفوتبال یا میثاقیان یکی از علل این موجی است که این روزها راه افتاده است. فردوسیثامن مثل همه تیمهای دیگر فوتبال مشهد در این سالها به مدیریت خود و صدالبته به پیچیدگی و سختی لیگ دستهدوم باخت.